یلدات مبارک عزیزم
من این شبهای بلند را دوست دارم و بلندترین شب سال را بیشتر، آن شب که دقیقه ای بیشتر در خیال من میمانی پسر عزیزم اولین شب یلدات مبارک. عزیزم امروز تا عصر مامانی ناراحت بود که تو کوچولو را برای شب یلدا نمی تونست جایی ببره. میدونی عزیزم الودگی هوای شهرمون به سه برابر حد مجاز رسیده و همه جا را تعطیل کردند و نباید نی نی هایی مثل تو از خونه بیان بیرون. چون تولد باباجون شب یلداست هرسال ما شب یلدا میرفتیم اونجا ولی امسال نمیشد. تا ساعت ٥ عصر هیچ خبری نبود تا بابا مجید از سر کار اومد و گفت می خواهی بگیم همه بیان اینجا. ما نمی تونیم بیرون بریم اونها که میتونن بیان اینجا. مامانی هم گفت باشه اخه برای شما رفته بود لباس هندونه ای و توپ هندونه ...
نویسنده :
مهسا
17:59