باید های زندگی

پسر گلم، یکی از مامانهایی که به وبلاگ تو اومده بود و نوشته های مامانی را خونده بود برات یک نظر ناراحت کننده گذاشته بود و الان دو روزه که فکرمو به خودش مشغول کرده. راستشو بخوای منو متهم کرده بود که لیاقت مادری را ندارم. بهم گفته بود که مادر بدی هستم که از اینکه تو شبها نمی خوابی ناراحتم و دنبال یک راه حل برای خواب شبانه تو میگردم. گفته بود که مادری یعنی همین. باید تحمل کنم و این حرفهایی که میزنم از یک مادر بعیده. داشتم فکر میکردم شاید تو هم اگه یک روز وبلاگت را بخونی به همین نتیجه برسی و در مورد من مثل اون فکر کنی. این مطلبو برات می نویسم تا دلیل این کارمو بدونی. برام مهم نیست بقیه در موردم چه فکری می کنند. مهم اینه که تو به حس مادریم شک نکنی!

پسری میدونی ما ادمها خیلی از کارها را انجام میدیم چون باید که انجام بدیم نه برای اینکه دلمون می خواد.

هیچ تازه مادری راضی نمیشه که از پاهای کوچولو و ظریف کودک چند روزش خون بگیرند ولی باید اینکارو بکنه چون باید نی نی تست تیروئید انجام بده. این در اثر پیشرفت علم و تحقیقاته که به صورت یک باید دراومده. مامانهای ما اینکار را نمی کردند ولی حالا بیشتر مامانا انجامش میدند چون میدونند که عوارض ناراحتی تیروئید چقدر برای کوچولوشون بده.  هیچ مادری دوست نداره پاهای بچش حتی یک خش کوچیک برداره چه برسه به سوزن های بلند ولی باید واکسن زد. پسر کوچولوهایی مثل تو رو باید ختنه کرد. و خیلی از بایدهای دیگه ای که انجام میدیم و با اینکه دلمون نمیاد و نمی خواد باید انجامشون بدیم. حالا تو هم باید شبا بتونی ساعت بیشتری بخوابی. اینم بایدیه که پیشرفت علم ثابتش کرده. پسری منم میتونم مثل خیلیها ببرمت توی تخت خودم و کنار خودم بخوابونمت و خیلی راحت تا بیدار شدی بهت یک کوچولو شیر بدم و تو دوباره بخوابی تا دو سال و بعد....

ولی اونوقت فرق من با مادری که علم روانشناسی کودک براش مهم نیست چیه؟ حالا ثابت شده که بیشتر خصوصیات و مشکلات ادمها در بزرگسالی از دوران کودکیشون پیدا شده و هیچ کس هیچ چیز دربارش نمی دونسته. ولی حالا خیلی چیزها معلومه. پسرم تا قبل از شروع کمکی تو باید ٢ ساعت به دو ساعت شیر میخوردی چون گشنه میشدی ولی حالا دیگه بیداریت از گشنگی نیست یک وابستگیه به سینه مادر. منم دوست دارم تو به من وابسته باشی. دلم می خواد و این چیزیه که خیلیها دلشون می خواد ولی من قول دادم که در تربیت و بزرگ کردن تو کوتاهی نکنم. اینکه از ٦ ماهگی شبها باید ٥ تا ٦ ساعت بخوابی و اگه بیدار شدی بدون من دوباره خوابت ببره اغاز استقلال توئه. اغاز اماده شدنت برای زندگی معمول داشتن. تو باید شبها بخوابی حتی اگه دل من نیاد که گریه کردنت را ببینم. باید بخوابی حتی اگه دلت می می بخواد . باید تو اتاق خودت بخوابی حتی اگه من باید بین این دو اتاق رفت و امد کنم و باید...........

مامان هم باید بخوابه. مادری که شب بیداری بیش از اندازه و معمول بکشه فردا مادری خوبی نیست. یک مادر خواب الو با سردرد و بی حوصله. نه نمی تونه نیازهای روزانه تو رو براورده کنه. من برای داشتن شیر خوب و مقوی و روحیه شاداب نیاز به خواب شب دارم. شب بیداری من دیگه تمام شده تو غذای کمکی را شروع کردی و باید وارد مرحله بعدی زندگیت بشی. این یک بایده حتی اگه برای گذشتن از این مرحله به من تهمت بی رحمی بزنند.  اگه مادری اینه که تو همیشه به من وابسته باشی و از ترس نبودن من لذت تجربه های جدید را از دست بدی من نمی خوامش. اگه مادری اینه که تو تا هروقت دلت خواست شیر بخوری و پوشک بشی و .... که این مادری ساده ترین نوع مادریه. برای من مادری یعنی گذشتن از حس خودخواهی و عشق ورزی بی منطق و خیلی از چیزهای دیگه که شاید به نظر خیلیها بی محبتی بیاد.

پسرم من با تمام وجود به تو عشق می ورزم و هرجا که باید و به خاطر تو از همه چیز میگذرم حتی از احساس خودم تا تو اونی باشی که باید باشی...