کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

برای کیان عزیزم

تولد هومان

1394/5/15 13:50
نویسنده : مهسا
1,296 بازدید
اشتراک گذاری

پسری مامان چند تا دوست داره که دقیقا دلیل اولیه بوجود اومدن رابطه هامون شما فسقلیهای بامزه بودید و سایت های اجتماعی و تاپیکهای تجربه مامانها و نتیجش شد دوستی در کنار بزرگ شدن شماها.البته مامان مهسا به خاطر شاغل بودنش نمیتونه تمام دورهمیها و بیرون رفتنها را با اونا باشه ولی سعی میکنه هربار که میشه بره تا شما با دوستات بازی کنی.

خاله مرضیه امسال تولد پسر کوچولوی نازش را تو خانه بازی گرفت تا هم شماها غیر از تولد یک ساعت بازی هم داشته باشید و هم اینکه نخواد برای کارهای خونش با پسر کوچولوی شیطونش درگیر بشه. روز تولد مامان از سرکار اومد خونه مامان منیزه دنبال شما و با هم رفتیم تولد. اول یکساعت تو قسمت سالن بازیش بودید و بازی کردید:

 

بعد از یک ساعت شما شیطونا هم اومدید پیش ما طبقه بالا و تولد شروع شد

شما یا کلاه هومان عسلی

 

اینجا گفتی بیا از من عکس بگیر رو این صندلی رنگیا.

میدونی این پسره چرا وارونه نشسته ؟

چون قهر کرده...خندونک

چرا؟

چون خالهمرضیه برای بچه ها تاج خریده و برای هومان عسلی کلاه ولی پسر مامان کلاه میخواسته و قهر کرده که من کلاه میخوام تاج نمیخوام.چشمک

داری با اخم به مامان نگاه میکنی که یعنی من قهرم چرا محل نمیذاری. خنده

اینم بگم که من چقدر از پای بدون جوراب بدم میاد...ولی مثلا تابستون بود و صندل تابستونه بهت پوشونده بودم و نمیدونستم کفشاتو در میاری....الان عکساتو دیدم چقدر زشته لباس با پای بدون جوراب ترسو

تولد هومان عسلی خیلی خوش گذشت. شما کلی رقصیدی و مامان هم دوستاشو دید و البته که دردسرهای شیرین مهمانی با کودک هم همراهمون بود...مثل موقع خونه رفتن که انتظار داشتید خاله مرضیه کادوهاتونا بهتون بده که با خودتون ببرید خونه.زبان

وقتی اومدیم تو ماشین گفتی مامان پس کی به من هدیه میدند؟ گفتم وقتی تولدت بشه. گفتی تولد من کیه؟ گفتم یک ماه دیگه. گفتی تولد میخوام و یه عالمه بادکنک و ...گفتم حتما مامان برات تولد میگیری دوست داری تولدت چی باشه....یه عالمه فکر کردی و گفتی باب اسفنجی....و دیگه تا خونه داشتی حرف میزدی که مامان کیکم باب اسفنجی باشه.بادکنک باب اسفنجی هم بخرم...کلاه باب اسفنجی هم بخریم و .....هیچی دیگه اینطوری تم تولد امسالت معلوم شد.ممنون که دردسر فکر کردن منو کم کردی.خسته

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مرضيه
1 شهریور 94 18:24
كيان جون مهربون با اومدنت به تولد هومان خيلي خوشحالمون كرديمطمئنم تولدت عالي ميشه چون تم سليقه خودت بودهچرا به خودم نگفتي كلاه ميخواي كه اينجوري اخم نكني عزيزممم؟؟؟
مهسا
پاسخ
ممنون خاله عزیزم....