خزعبلات

مامان باور کن برای نوشتن این کلمه خیلی به مغزم فشار آوردم که اشتباه ننویسم. خیلی هم از املاش مطمان نیستم و چیزی که مطمانم اینه که این کلمه را هیچ وقت تا حالا بکار نبردم...

چند شب پیش بابا مجید یه نرم افزار جدید روی گوشیش نصب کرد که بتونه با اون تمام شبکه های تلویزیون داخلی را بگیره و از بس دوستاش تعریف برنامه خندوانه را کرده بودند بعد از نصب اولین برنامه ی که دید اون بود. تقریبا نزدیک ساعت خواب بود و بابا رو تخت دراز کشیده بود و داشت خندوانه با گوشیش نگاه میکرد. تو هم مثل یه موش اومدی تو تخت ما و کنار بابا خابیدی و سرتو گذاشتی رو شونه بابا و صفحه گوشیشو نگاه کردی. تقریبا سه قسمت خندوانه را با هم نگاه کردید بدون اینکه کلمه ای حرف بینتو رد و بدل بشه و هیچ کدوم هم چشم از صفحه موبایل بر نمیداشتید.قسمت سوم که تمام شد خیلی جدی بلند شدی و به بابا مجید نگاه کردی و گفتی " بابا این خزعبلات چیه تو گوشیت نگاه میکنی؟" این تو ..این من ...اینم بابا 

پسری واقعا تا چند روز هرچی یادمون میافتاد همون شکلی میشدیم دوباره. چون خیلی باحال گفتی و من و بابا هم مطمان بودیم هیچ وقت این کلمه را بکار نبریدم....من واقعا از تهیه کننده و کارگردان برنامه معذرت میخوام...چون تا حالا ندیدم و نمیدونم درباره چیه. ولی این نظر یه پسر 4 ساله درباره برنامشون بود خب....دموکراسیه نمیشه کاریش کرد.

و اما اینکه این کلمه کجا بوده؟ کشف کمی نبوده ها....کلی دنبالش گشتیم تا پیداش کردیم....تو قسمت دفترچه خاطرات باب اسفنجی که کارتون مورد علاقه تواه. اختاپوس دفتر خاطرات باب اسفنجی را بدون اجازه میخونه و میگه این خزعبلات چیه این مینویسه....و اینطوری تو این کلمه را یاد گرفتی و البته درک مفهوم کلمه و کاربرد درست دوبارش یه قصه دیگست. بعید میدونم مطالب علمی و آموزشی کارتونها را شما وروجکا به این سریعی یادبگیرید...

اینم پسر گرمایی ما وسط تخت خاله مهدیس