کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

برای کیان عزیزم

دنیای این روزای تو....

1393/4/3 12:49
نویسنده : مهسا
265 بازدید
اشتراک گذاری

پسر مامان... داری بزرگ میشی و بعضی وقتها از دیدنت به وجد میام و بعضی وقتها حس عجیبی بهم دست میده. این پسر منه...وای چقدر بزرگ شده....چقدر همه چیز میفهمه....چقدر علامت سوال تو ذهن کوچیکشه.....چقدر راه نرفته داره....چقدر بامزست.....

 

این اولین کار دستی تواه. تو مهد درست کردی و انگشتای کوچولوتو زدی تو رنگ و باله های پروانه را رنگ کردی.

روشم نوشته " پدرم روزت مبارک"

اولین کاردستی تو برات تو همون جعبه کوچولوت نگه میدارم

 

 

قابهای مامانا برداشتی و اوردی چیدی رو میز. به این خوشگلی.

میگم مامان چرا اینا را میچینی؟

میگی قشنگ باشه مهمون بیاد.....

 

 

بردمت پیرایش کودک و برات تو موهات خط انداختند. خیلی بچه قرتی شدی مامان!

 

خیلی عکسات واضح و خوب نیست چون تو شب و تاریکی و با موبایل گرفتم. هر چی خواستم تو خونه و با دوربین بگیرم نذاشتی، فرار کردی و خندیدی.

 

ماشیناتو چیدی! بهت میگم کیان اینا را چرا اینطوری چیدی؟ میگی آقا پلیسه گفته ؟؟؟

بیشترین ماشینی که دوست داری ماشین پلیسه! یه وانت پلیس داریم، یه موتور پلیس، یه ون پلیس، دو تا ماشین بزرگ پلیس، سه تا ماشین کوچیک پلیس.....

 

 

میگی مامان من آهنگ میزنم تو برقص چشمک

رفتیم رستوران برای شام گوشه رستوران پیانو بود. گفتی من می خوام برم نی نای بزنم گفتم برو ولی شیطونی نکن.

رفتی نشستی پشت پیانو و یکم بازی کرد و بعدم داد زدی مامان! گفتم بعله؟ گفتی پاشو برقص

من زیر میز بودم و همه رستوران هم میخندیدند! چکار کنم از دستت!

 

 

این همون دیوار قربانیه که گذاشتیم هر بلایی می خوای سرش بیاری.

این دیگه حرکت اخره!

میگم کیان چکش خطرناکه میزنی رو انگشتت میگی نه! مظاوبم! دارم میخ میزنم عکس قشنگ کیان بزنم به دیوار!

 

 

 

صدات نمیاد ولی صدای اب میاد!

کیان کجایی؟

اینجاستم!

چکار میکنی؟

کمک میکنم

کجا؟

دارم میشویم!

من دیگه غصه دارم تو دنیا به نظرت؟؟؟

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

مهدیس
8 تیر 93 10:44
ببینم بعدا چقدر کمک زنت میکنی
مهسا
پاسخ
هیچی