کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

برای کیان عزیزم

اولین برف زمستانه

1392/10/15 9:01
نویسنده : مهسا
358 بازدید
اشتراک گذاری

پسر مامان صبح اولین روز سال ٢٠١٤ میلادی مامان از خواب که بیدار شد دید که داره برف میاد و کلی ذوق کرد و وقتی شما بیدار شدی بهت گفت کیان داره برف میاد! گفتی کوجاست؟؟

 

بردمت پشت پنجره اتاق خواب و کلی ذوق کردی و لی اونجا خطرناک بود و برای همین اوردمت  تو آشپزخونه. نشستی پشت پنجره و برف را تماشا کردی و کاری که خیلی دوست داشتی اینکه سرتو بالا بگیری و از زیر برفهایی که دارند میاند پایین را تماشا کنی.

 

همونجا صبحانه هم خوردی و از ذوق برف برای اولین بار یک صبحانه کامل خوردی. نوش جونت عزیزم.

البته اینا همش قسمت خوب قصه بود و قسمت بدش وقتی بود که برف تمام شد. بی وقفه میگفتی " مامان من برف خواست" و هیچ منطق و دلیل و توجیه و اخم و دعوا و ....کارساز نبود که نبود....حتی جمله دوست داشتنیه بیا بریم بازی کنیم....

 

برف اومد ولی زمین سفید پوش نشد که نشد ...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خیلی زود تمام شد و همه چیز به حالت عادی برگشت. انگار نه انگار ...ما هم رفتیم بیرون

 

 

 

 

 

 

 

 

مامان ماهسا! تو بمون و عکس بگیر...من که رفتم بای بای

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مهدیس
20 دی 92 23:12
چقدر این پسر خوشتیپهبابا خوش تیپ
مهسا
پاسخ
خاله همینطور برام تبلیغ کن. فدات شم