کیان 23 ماهه شد!
پسرک بامزه من در 23ماهگی
وزن: 14.5 کیلو گرم و قد 89 سانتیمتر.
- کلا نسبت به خیلی از همسن و سالهات تو حرف زدن تنبلی ولی بین 22 تا 23 ماهگی خیلی خیلی خوب شروع کردی به حرف زدن. خیلی چیزها را تکرار میکنی و خیلی ها را هم می پرسی. دستت میگیری و وقتی می خوای ما اسم هر چیزی را بگیم با تمام وجودت میری تو دهنمون و نگاه میکنی وبعد عین اون کلمه را میگی. خوب شد تخم کبوترت ندادم !
- دیگه فقط برای خواب شیر میخوری و در طول روز شیر تعطیل شد. شیر پاستوریزه میخوری ولی دوباره شیر خشکت که نبود اومده البته با 3 هزار تومن افزایش قیمت. بابا برات گرفت ولی حاضر نشدی دیگه بخوری.
- قطره اهن و مولتی ویتامینت را هنوز میخوری ولی فکر کنم بعد از چکاپ دو سالگی قطع بشند.
-خیلی سعی کردم ساعت خوابت را بیارم جلو که نشد که نشد. هنوز 12 می خوابی تا 8:30 و اگه خیلی خسته باشی 9. بعد از ظهر هم حدود یک ساعت چرت زیر کولر.
- دیگه تمام درها، کشوها، کمدها، زیپها، درهای کرمها و کلا همه چیز توسط دو تا دست کوچولو باز میشه. هیچ امنیتی تو خونه نداریم.
- دستت دیگه راحت به در خونه میرسه و هرکس زنگ بزنه میری و در را باز میکنی. قبلا هر وقت زنگ خونمون را میزدند میدویدی و مثل توپ میخوردی تو در.
- هنوز بلد نیستی تو اتاقت با خودت بازی کنی. حتما باید اسباب بازیهاتو بیاری وسط هال!
- تو بالکن هم زیاد میری. خودت در را باز میکنی و توش برای خودت یک گاو صندوق درست کردی. یک گلدون بزرگ که زیر گلدونیش روشه. هدف یعنی این بود که خاکش پخش نشه. حالا میری درشو برمیداری و یواشکی دور از چشم ما توش چیز قایم میکنی و بعضی وقتها بهش سر میزنی.
- مامانی را هم مجبور میکنی به گلهای بالکن آب بده. دلت برای گلها نسوخته ها! می خوای گلدونها گل بشه انگشت کوچولوتو بکنی وسط گلها.