کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

برای کیان عزیزم

باغ بهادران و کیان

1392/5/16 16:35
نویسنده : مهسا
428 بازدید
اشتراک گذاری

پسر کوچولوی مامان سه شنبه هفته پیش تعطیل بود و دوست بابا مجید ما را دعوت کرد به خونه باغشون تو باغ بهادران. ما هم قبول کردیم و بعد از ظهر دوشنبه راه افتادیم. من و بابا خوشحال بودیم چون دوست بابا دو تا نی نی پسر بلا دارند که انتظار داشتیم شما کلی با پسر بزرگشون که فقط ٦ ماه از تو بزرگتره بازی کنی ولی......

اماناز این ولی که الان بعد از یک هفته هنوز هم دستمون بهش بنده. پسر دوست بابا که خیلی هم پسر نازی بود اسمش ارشیا بود و شاید چون یک برادر کوچولوتر ٩ ماهه داشت یاد گرفته بود همه چیز را با خشونت بگیره. درست برعکس تو. توچند تا از ماشینها و اسباب بازیها برده بودی تا اونجا با ارشیا بازی کنی ولی ارشیا همه اسباب بازیهاتو میگرفت و هیچ کدوم را بهت نمیداد و تو هم متعجب وبا چشمهای باز فقط نگاش میکردی. تعجب.من اونجا احساس میکردم اگه میتونستی حتما شاخ در اورده بودی که چرا این نی نی کارهای عجیب میکنه. با اینکه چیزی بهش نمیگفتی و اجازه میدادی با ماشین هات بازی کنه ولی یک دفعه میدیدم ارشیا حمله کرد به طرف تو و تو صورتت چنگ مینداخت. و وقتی مامان و باباش دعواش میکردند اینکار را با جدیت بیشتری انجام میداد. من واقعا دلیل هیچ کدوم از کارهای اون نی نی را متوجه نشدم ولی مامانش میگفت که به خاطر نی نی دوم و اینه که نسبت بهش حسادت میکنه. البته چشم از برادر کوچولو برمیداشتند ارشیا یک بلایی سرش اورده بود. گریه

کلا با اینکه دو روز مهمان اونها بودیم و جای بسیار بسیار زیبا و خوش اب وهوایی بود ولی به من خوش نگذشت. همش نگران پسر کوچولوی مهربونم بودم که بی دلیل و دائم ارشیا دق و دلیشو سرش خالی میکرد. وقتی دردت میگرفت گریه میکردی و میدویدی تو بغلم.بغل یاد نگرفتی کسی را بزنی و من هم نمی خوام که یاد بگیری ولی واقعا نمیدونم اگه قراره با نی نی کوچولوهایی مثل ارشیا مهد کورک بری چطوری از خودت دفاع میکنی.

با اینکه پسر کوچولوی دوست داشتنیم خیلی کتک خوردی و صورتت چند جاش زخم شد ولی نمیتونستم هیچ کاری برات بکنم. غیر از اینکه یک لحظه هم ازت جدا نشم و کنارت بمونم. تو چشمهای ارشیا که نگاه میکردم غم بود.  اون روز به این نتیجه رسیدم که هیچ وقت با فاصله سنی کم نباید خواهر یا برادری به دنیا اورد. شاید تقسیم مساوی و عادلانه محبت کار خیلی خیلی سختی باشه. وقتی با ارشیا مهربون بودم و باهاش بازی میکردم اونم با تو مهربون میشد و دیگه نمیزدت ولی کلا دو روز پر استرس و بدی را گذروندم.

و بدترین قسمتش این بود که وقتی برگشتیم خونه و شب خوابیدیم تو تو خواب شروع کردی به جیغ کشیدن و دائم میگفتی ارشا بس، نه، ارشا بس......و این قلب من بود که تکه تکه میشد. اینقدر رفتار خشن و بد ارشیا روی تو اثر گذاشته بود که تا دو روز تو خواب همین مشکل را داشتیم و تو بیداری هم به هرکس که میرسیدی براش میگفتی که نی نی دخ و شروع میکردی خودت را زدن و میگفتی دخ...یعنی نی نی منو اینطوری زده.

هنوز هم بعد از دو هفته یادت نرفته و اسم نی نی که میاد قصه ارشیا و کتک خوردنت را میگی. ارشیا تفنگ خوشملترا هم که بابا برات خریده بود گم کرد و تو خیلی غصه خوردی براش. ماشینهاتم پرت کرد از باغ بیرون که بابا مجید چون میدونستدوستشون داری رفت و برات آورد ولی تفنگت دیگه پیدا نشد.

مامان و بابای ارشیا هم به ما گفتند خیلی خیلی پسر لوسی دارید و ما فقط خندیدیم.  ترجیح میدم پسرکم لوس باشه تا بی دلیل و بیخودی حمله کنه و صورت یک پسر کوچولوی دیگه که تمام ماشینهاشم بهش داده تا بازی کنه را اینطوری زخم کنه.

 

 

این شما و ارشیا در حال اتیش بازی

 

 

اینم شما در حال آب بازی

 

 

اینقدر خیس بودید که نمیشد با لباس بیاین داخل ساختمان

 

 

اینم می می بعد از آب بازی

 

 

اینجا هم از ترس کتک خوردن با رعایت فاصله ایمنی نشستی کنار ارشیا.

 

پسری نمی خوام تو یک پسر بچه لوس و مامانی باشی ولی نمی خوام هم بی دلیل بچه ها را بزنی و به کسی آسیب برسونی. یعنی تربیت درست کدومه؟ سوال

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مهسان
17 مرداد 92 10:08
واقعا متاسف شدم
من فکر می کنم پدر و مادر ارشیا د ر حقش کوتاهی کردندو باعث شدند او بدبار بیاد
هنوزکیان کوچیکه کم کم یادمیگیره دفاع کنه.مخصوصا وقتی امثال ارشیا زیاد باشند



امیدوارم مهسان عزیز.
اوش
18 مرداد 92 11:35
سلام

وای دلم رفت که اینقدر کیان کتک خورده

ولی مهسا جان به گفته خودتان رفت مهد میخاد با این مدل بچه ها چکار بکنه؟

من این عقیده رادارم که بچه دوم با فاصله سنی کم خوبی وبدی های خودش را داره




وبعضی مواقع بچه اول تلف میشه طفلی




ممنون اوش عزیز که بهمون سر زدی. منم از اون روز واقعا نگرانم.
mahdis
22 مرداد 92 14:43
kian junam az vaqti arshia jun zadatet ta nini mibini poshte man qayem mishi azizam hame ninia bad nisan k bekhan bezananet
مامان کیارش
23 مرداد 92 13:47
سلام.اگه نی نی شما لوسه پس بچه اونها چیه دیگه! چقدرم از خود متشکر بودن! به عنوان یه مادر که تا چند وقت پیش همین نگرانیهای شما رو در مورد پسرش داشته باید بگم که اصلا نگران نباشید! بچه شما کاملا طبیعیه.چند ماه دیگه هم از پس خودش برمیاد.ولی بچه اونها واقعا غیر طبیعی بوده.فکر نمیکنم علتش بچه دوم باشه علتش رفتار غلط پدر و مادرشه.ما هم با بچه خواهر شوهرم همین مشکل رو داریم.از بس میزننش بچه خشن شده.


ممنونم که منو از نگرانی در آوردی. عزیزم گناه دارند فرشته هایی که اینطوری اعصاب ندارند. بزرگ بشند چی میشه؟