عکسهای 17 تا 18 ماهگی
دیگه میتونی بیشتر کشوها را بکشی بیرون....یکیشم کشوهای زیر تختته..درشون میاری و میری تو شون می خوابی...اینطوری:
جغجغه های نوزادیت که اونموقع اصلا تحویل نمیگرفتی را پیدا کردی و خیلی توجهت را جلب کرند...
فکر نکنی باهاشون بازی میکنیا! نه مامان دنبال یک راهی میگردی که دونه رنگیهای توشون را در بیاری:
بابا مجید برات عکس ادامس خرسی چاپ کرده رو دستت:
اینم کار جدیدمونه! تا مامانی صندلی برات نیاره تو دستشویی کوتاه نمیای
دیگه یک عکس صاف و مرتب هم نداری. تا میام ازت عکس بگیرم دوربینو میگیری:
اینم کشف جدیدته که صندلی عزیزت را بزاری رو میز و بری روش بشینی:
بعدشم قطعا صندلی روی شیشه میز لیز میخوره و کیان و صندلی با هم می افتند پایین...
مثل تمام وقتهایی که میدونی کار بدی کردی و الانه که دعوا بشی بلند میشی و فرار میکنی تو اتاقت و چند ثانیه بعد با یک اسباب بازی و خیلی خونسرد انگار که من داشتم تو اتاقم بازی میکردم اینجا اتفاقی افتاده؟ برمیگردی.