کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

برای کیان عزیزم

تاسوعا و نذری مادر بزرگ

1391/9/6 12:19
نویسنده : مهسا
792 بازدید
اشتراک گذاری

پسر کوچولوی مامان، مادر بزرگ برای سلامتی خانوادش نذر داره که هر سال تاسوعا شله زرد درست کنه. کم کم که به تعداد خانواده اضافه میشه مقدار اش هم زیادتر میشه الان با مادر بزرگ و پدر بزرگ و دو تا عمو و زن عمو و مامان و بابا و تو پسمری ٩ نفریم. و تقریبا دو تا دیگ شله زرد میپزیم. کم کم نوه های بعدی هم میاند و باز هم بیشتر میشه. هورا....

غیر از اینکه روز تاسوعاست و برای ما مسلمونها روز شادی نیست ولی چون همه از صبح تا شب خونه مادر بزرگ جمعیم خوش میگذره.

پارسال هم عکسهاتو گذاشتم و فکر میکردم امسال چقدر محافظت از تو پسر شیطون سخته ولی اصلا اینطوری نبود. تو مفهوم داغ را خیلی خوب میدونی و برای همین به محض اینکه رفتیم توی حیاط و رفتی به سمت دیگها مامانی بهت گفت داغه و تو دیگه از فاصله دو متری دیگها هم رد نشدی. البته شیطونیهای دیگت سر جاش بودا! وقتی کاسه ها را هم پر کردیم وبرای تزیین بردیم بهت گفتیم که داغند و باز هم تو کاری باهاشون نداشتی. بعد از نهار هم رفتی خوابیدی از بس که توی حیاط شیطونی کرده بودی و خسته بودی. مامان و زن عمو هم خیلی راحت ظرفها را تزیین کردند و همه چیز به خوبی انجام شد.

پارسال هنوز ٦ ماهه نشده بودی ولی یواشکی یک قاشق شله بدون زعفزون بهت دادم ولی امسال دیگه راحت شله زرد اماده خوردی و خیلی هم دوست داشتی.

مامانی و کیان در حال رفتن به خونه مادر جون

کیان در حیاط مشغول جارو کشی!

خانواده کوچک ما

اینم نذریهای اماده شده

پسری گلم  دهه محرم هر جا که بری معمولا صدای نوحه میاد. از مساجد و دسته ها و حتی توی محلهای عمومی که میریم و مشکل مامانی این بود که پسر ١٥ ماهش هنوز فرق اهنگ را با نوحه نمیدونه و هر جا که این صداها را میشنیدی شروع میکردی به دست دستی و قر دادن خجالتو مامانی مجبور بود تندی فرار کنه.

شب تاسوعا هم توی سوپری که معمولا ازش خرید میکنیم اینقدر ذوق کردی و دستتو تکون دادی که همه بهمون خندیدند. و مامانی این شکلی شدسبز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)