کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

برای کیان عزیزم

کیان و دندان شیری

1395/11/25 11:27
نویسنده : مهسا
724 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم دقیقا یک هفته مانده به پایان 9 ماهگیت اولین دندون شیریت تو فک پایینت بیرون اومد و کلی براش ذوق کردیم..و درست در 5 سال و 5 ماه و 3 روزگی اولین دندون شیریت افتاد.

پسری چون شما نیمه اولی هستی و بیشتر همکلاسیهات نیمه دومی هستند و از شما بزرگتر خیلی تو مهد دیده بودی که دندون دوستات افتاده و برات حس خوبی داشت. حس یک تجربه تازه که دلت میخواست داشته باشی همراه با نگرانی . از من سوال میپرسیدی..مامان دندون که میافته درد داره؟ نه عزیزم....مامان دندون که می افته خون میاد؟ نه مامان....مامان دندون که لق میشه میشه غذا خورد؟ اره مامان....و تمام این چند ماه ذهنت درگیر این سوالها بود و منتظر...

خاله برات گفته بود که وقتی اولین دندونمون می افته میزاریمش زیر بالش و فرشته دندون میاد برامون هدیه میزاره زیر بالش...چالش جدید ذهنی کیان...مامان ؟ جانم! من اگه دندونم بیفته و بره تو معدم و بعد بره تو پی پی چطوری پیداش کنم که بزارمش زیر بالشم؟ سوال. پسری دندون میاد بیرون از دهنت نگران نباش.....

تا اواخر دیماه که یکروز بعد از ظهر من سرکار بودم که زنگ زدی بهم مامان...جانم...دندونم لق شده..عزیزم مبارکه....و دندون کوچولوی پایینت لق شد. بابا مجید و مامان منیژه هر دو کاندید برای کندنش و تو به شدت مواظب دندونت...اصلا نمیخواستی بکنیش. باهاش مدارا میکردی و هر چی بابا مجید ازت میخواست که بزاری بکنه میگفتی نه صبر کن خودش کنده میشه.خندونک

سه هفته طول کشید تا روز یکشنبه 10 بهمن 95 خونه مامان منیزه بودیم و تو من و مامان منیزه و خاله را به جرم بلند حرف زدن فرستادی تو اتاق تا بتونی کارتون ببینی که یک دفعه با لب و دهن خونی اومدی دم اتاق...ترسو

اول فکر کردم بینیت خون اومده ولی بعد دیدم دهنته و خونابه....گفتی دندونم خیلی اومده بیرون...

دیدیم به به..دندون دیگه کاملا اومده بیرون و به موئی بنده...گفتم مامان بده بکنمش گفتی نه گفتم نمیشه این مدلی تو دهنت بمونه قورتش میدی...گفتی خودم میکنمش...یه دستمال کاغذی برداشتی و رفتی دم آیینه و چند دقیقه بعد اومدی با یه دندون کوچولوی خوشگل وسط دستما کاغذی...

و اینطوری اولین دندون شیریت افتاد....مامان منیزه بهت یه قوطی کوچولو داد که بزاری توش...و بعد هم یه پازل خوشگل بهت کادو افتادن دندونت داد....ذوق کردی و به خاله مهدیس گفتی کادو تو کو؟خجالت خاله گفت خب منکه نمیدونستم کی می افته...گفتی از مامانت یاد بگیر خریده گذاشته هر وقت افتاد بهم بده....خندونک

شب تو راه خونه تو ماشین خوابت برد و وقتی رسیدیم خونه خواب بودی. من دندونت را گذاشتم زیر بالشت و هدیه فرشته دندونم که بیل مکانیکی کنترلی بود را گذاشتم کنار تخت...نصفه شب بیدار شدی..مامان! جانم! دندونمو گذاشتی زیر بالشم؟ اره گذاشتم...

و تا صبح سه چهاربار بیدار شدی و تو خواب و بیداری زیر بالشتو چک کردی دندونت سرجاش باشه..خندونک

صبح که بیدار شدی بیل مکانیکی را دیدی..کلی ذوق کردی و گفتی مامان فرشته دندون قبل از اینکه کادو بخره برای بچه ها میره تو اتاقشونا میگرده و میبینه از چه مدل ماشینی خوششون میاد و میره براشون میخره...اتاق منم گشته فهمیده من بیل مکانیکی دو ست دارم خنده

خاله مهدیس هم عصر با یه لگو هلکوپتر پلیس اومد خونمون و هدیه افتادن دندونت را بهت داد.

این البته دومین دندونت بود که در اومده بود ولی اول افتاد. حالا دندون کناریت هم یکم لق شده اون اولیه که در اومده بود. دندون دائمی هم از محل افتادن دندون شیریت چشمک میزنه...

مبارکت باشه پسر خوبم محبتمحبتمحبت

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان الی
26 بهمن 95 15:23
ای جان مبارک باشد