تولد 5 سالگی...
قندکم..پنج سالگیت مبارک...خیلی بزرگ شدی . دیگه از فسقلی بودن و نی نی بودن در اومدی یه پسر کوچولو شدی که دیگه همه چیزو میفهمه و همه چیزو هم میگه...یکم ما رو میخندونه...یکم مارو خجالت میده...یکم شیطونی میکنی...یکم ارومی...خلاصه که نمیذاری نه حوصلمون سر بره و نه استراحت کنیم...
تولد پنج سالگیت را به پیشنهاد بابا مجید تو سالن تولد سیتی سنتر گرفتیم. خیلی خوش گذشت مخصوصا به شما فسقلیها. که البته مهم هم شماها بودید...
این صبح تولد 5 سالگیت. در خواب ناز
اینم کارت تولدت
اینم داخل کارت تولدت که برای دوستات پر کردیم و براشون بردیم.
تم تولدت انگری برد بود که انتخاب شخص خودت بود. بهت گفتم دوست داری تولدت چه تمی باشه گفتی باب اسفنجی...گفتم مامان باب اسفنجی که تولد پارسالت بود..گفتی پس انگری برد...
این تو
اینم من
من خیلی از انگری برد و کلیه قیافه ها و وسایلش بدم میاد. ولی تولد شماست و بنده حق اظهار نظر ندارم که...مگه نه فسقلی...