کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

برای کیان عزیزم

مهندس کوچولوی مامان

1393/9/5 15:09
نویسنده : مهسا
416 بازدید
اشتراک گذاری

پسری همین اندازه که مطمانم تو میتونی مهندس خیلی موفقی در آینده بشی..همونقدر هم مطمانم که دکتر خوبی نمیشی...چون اینقدر که به کارهای مهندسی و ظریف علاقه داری.هیچ علاقه ای به مسائل پزشکی که نداری هیچ..حتی دلشم نداری. زخم میبینی دلت از حال میره و من این حستو میفهمم. این همون حسیه که باعث شد من از دانشکده پزشکی انصراف بدم و تغییر رشته بدم. حالا پسر گلی هم مثل خودمه. مهندس کوچولوی من...هر رشته ای که دوست داری بخون....ولی تا حالا مهندسیهای مختلفی را از سر گذروندی....تا مدتها وقتی چهار دست و پا میرفتی مهندس آب و فاضلاب بودی از بس که ولت میکردم نشسته بودی سر چاه فاضلاب کف آشپزخونه یا وسط حمام و اخرشم یه روز دستت گیر کرد اون تو.....بعد که بیخیالش شدی. مهندسی برقو امتحان کردی. از انواع سیم برقها و کابلها و سه راهیها و شارژرها و .....تا بعد کلی ترس و لرز مامان بیخیال کابل کشی خونه شدی و الان برای خودت یه مهندس معمار تمام عیار....خونه میسازی چند طبقه با ذکر جزئیات...این کم خطرترین نوع مهندسیه که تا حالا تجربش کردی. خدا بقیشو به خیر کنه.خندونک

 

خودتو دست کم نگیر پسر کوچولوی مامان

 

مهندس کوچولوی مامان

 

 

اینم ساخت و سازهای خونگیته

 

 

 

اینم جزئ چیزهاییه که من از تو یاد گرفتم. نشستی پازل درست کرید و بعد گفتی مامان بچسبونمش به دیوار. گفتم نمیشه که چسب بزنی رنگ دیوار کنده میشه.

گفتی نه...آب میزنم و میچسبه به دیوار زبان

اینم قیافه واقعی من در اون لحظه تعجبسوال

هنوزم نمیدونم از کجا میدونستی ولی حتما تو مهد یاد گرفتی دیگه. منکه خیلی خوشم اومد حالا هربار درست میکنی میگم برو اب بزن بچسبونیم به دیوار....خنده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)