دنیای این روزای کیان
عزیزم دنبال پرژه مشارکت همچنان شما داری با من آشپزی میکنی. و من هیچ وقت نمیدونستم غذا پختن میتونه اینقدر هم سخت بشه.
مامانی جرات نداره یکدونه چیز هم تنهایی بریزه تو غذا که دیگه طوفان به پا میشه.....هی میگه من خواست من خواست
عاشق شکستن تخم مرغی و حتما باید غذا تخم مرغ داشته باشه.
البته نداشته باشه هم تو میشکنی
هم زدن هم که جای خود داره
تازه ذوق هم داره
تازه لباسهاشم اتو میکنه. فقطهمبا اتو خودش قبول داره.
به یکی هم راضی نمیشه.کلی لباس باید بیاریم و ببریم
پاهای مامانشم لاک میزنه.رنگارنگ.اگه پاک کنی هم کلی ناراحت میشه
پارسا را هم خیلی خیلی دوست داره و هر روز میگه پارسا بیاد اینجا!!!!
اینم یک مدل عکس دونفره پارسا و کیان
چی بگم خب!!!
اینم وقتی دارم میرم بیرون
موشی اتیش باید تو کوله پشتیم باشه و کیف ابزارم هم دنبالم. حتی اگه قد خودم باشه.
بدون هیچ دلیل خاصی هم بعضی وقتها عشقم میکشه تو تخت مامانم بخوابم