کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

برای کیان عزیزم

کیان و شهر عجایب

1392/5/18 9:13
نویسنده : مهسا
315 بازدید
اشتراک گذاری

نمیدونم چرا ولی احساس میکنم فقط تو کشور ما ممکنه شهر بازی مخصوص بچه ها با اونهمه سر و صدا ودستگاهای مختلف و تحرک و تکاپو تو زیر زمین یک ترمینال مسافرتی ساخته بشه.  واقعا تاسف باره البته این نظر منه ولی میبینم برای اینکه پسرک کوچولوم بتونه با این وسایل بازی کنه مجبورم ببرمش به یک دخمه دلم میگیره. جایی که از نور خبری نیست .حتی از نوع مصنوعیش. همه جا تقریبان یمه تاریکه و تهویه هم به زور به سقف وصل شده. تهویه هایی که اصلا قوی نیست. ما که بزرگیم و فقط نقش همراه را داریم و بازی نمیکنیم کم کم احساس میکنیم نفس کشیدن سخت شده وای به حال ریه های کوچولو بااونهمه جنب و جوش و متابولیسم بالا.

اصلا ما فکر هم میکنیم ویک جا را درست میکنیم یا فقط و فقط به فکر منافع مالیمون هستیم. کی مجوز میده وکی این مجوزها را میگیره.؟

مامانی ببخش که تو وبلاگت غر زدم ولی واقعا زیر زمین یک ترمینال مسافرتی جای مناسبی برای شهر بازی نیست. مخصوصا که از اول هم به این منظور ساخته نشده باشه و مخصوصا که مال بچه هاست.چرخ و فلکی که با فاصله میلیمتری از سقف حرکت میکنه. کشتی صبایی که نوکش میخوره به سقف و تازه این وسط بوی وحشتناک سیب زمینی سرخ کرده و پیراشکی و .....کاش تو کشور ما یکم سلامتی و محیط سالم ارزش بیشتری داشت.

شاید دیگه نریم تا مامان یک شهر بازی رو باز پیدا کنه ولی فعلا عکسهای ایندفعه که با خاله مهدیس رفتیم را داشته باش.

 

 

این ماشین را خیلی دوست داشتی ودو بار سوار شدی. کلی هم فرمون دادی چشمک

 

 

پسری عاشقتم.....

 

 

این قطار را هم خیلی خیلی دوست داشتی.

 

 

از مدل تکون خوردن این خیلی خوشت نیومد و زودتر اومدی پایین

وقتی خاله کوچولو بود و با هم میرفتیم پارک این دستگاهای تکون تکونی  5 تومن بود و حالا 1500 تومن.(این قیمتها را برای اینده و مقایسه داشته باش پسرک).

 

 

 

 

این چون یکم بزرگ بود منم کنارت ایستادم. تو هم خیلی ژست گرفتی که سوار شیر شدی.. عینک

 

 

تو این هلکوپتر با اینکه مال 4 سال به بالا بود کلی ذوق کردی و تیر اندازی هم میکردی.قلب

 

 

از این موتور هم چون باید یکم حالت خوابیده میگرفتی و سوار میشدی خوشت نیومد.

 

پ.ن: در راه رفتن خاله گفت که بیا هفته ای یکبار کیان را ببریم شهر عجایب و اینم من بودم: تعجب ولی از بس داخلش گرم بود و هوا نبود و سر و صداهای عجیب و غریب می اومد برگشتنه گفت فکر کنم ماهی یکبار هم خوب باشه. اینم من!اوه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

mahdis
22 مرداد 92 14:35
kheili khosh gozasht kian junam manam delam mikhas kuchik budama bat savar mishodam



دفعه دیگه تو هم یواشکی سوار شو خاله.
مامان كشمش
1 شهریور 92 10:06
سلام مهسا جونم وبتو ديدم دلم واسه گل پسرت آب شد گفتم يه عرض ادبي بكنم
ايشالا هميشه سالم باشه




ممنون عزیزم. بازم بیا سراغ پسر من.