واکسن 4 ماهگی
پسر ٤ ماهه من:
وزن: ٨ کیلوگرم
قد: ٥/٦٢
پسر گلم واکسن ٤ ماهگیتو با ٤ روز تاخیر بهت زدم. اونم تو چه روزی! امروز صبح بعد از ٤ ماه اولین صبحی بود که وقتی از خواب بیدار شدی مامانی پیشت نبود. اخه امروز صبح زود باید می رفت دانشگاه برای مصاحبه و اصلاً هم خوب نبود و مامان بی اعصاب شد و برگشت. مامان جون ٧ صبح اومد که پیش شما باشه تا من برگردم و وقتی اومدم باهم رفتیم مرکز بهداشت نزدیک خونمون تا واکسنت را بزنیم. اول وزنت کردند و بعد هم قدت و دور سرت را اندازه گرفتند. و بعد رفتیم برای واکسن. با اینکه خیلی از مامانها می گند که دلشو ندارند واکسن زدن نی نی را ببینند ولی من ترجیح میدم تو بغل خودم باشی و واکسن بزنی. وقتی آمپولو کردند توی پات هیچی نگفتی ولی وقتی بیرونش آوردند جیغ کشیدی و گریه کردی. قربونت برم که اینقدر مظلومی و گریت فقط ٢ دقیقه طول کشید. بعدش با اینکه چشمات پر اشک بود به مامان نگاه میکردی و می خندیدی که یک وقت از دستت ناراحت نشم که گریه کردی. وقتی رفتیم خونه خوابیدی و مامان دوباره مثل دوماهگیت شروع کرد به کمپرس یخ و استامینوفن. تا شب تب نکردی ولی نزدیک ساعت ٤ صبح یک درجه تب کردی که فرداش به نیم درجه رسید و تمام شد. خدا را شکر که این واکسن هم مثل دوماهگیت خوب بود و اذیت نشدی.
کوچولوی تنبل مامان با اینکه چهاماهگیت تمام شده اصلاً حاضر نیستی دمر بمونی و تا دمرت میکنم در کمتر از یک دقیقه پهن میشی و من بهت می خندم.
کار تازه ای هم که یاد گرفتی اینه که با دهنت حباب درست می کنی و و صدا در میاری و بعد یا حبابت را میکشی تو و یا میریزی روی لباست. اگه حواس مامانی نباشه و پیش بند بهت نبنده باید روزی ده تا بلوز برات عوض کنه
کیان بعد از واکسن 4 ماهگی