کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

برای کیان عزیزم

کیان و پتو عزیزش موشی

1391/6/20 16:00
نویسنده : مهسا
407 بازدید
اشتراک گذاری

پسری بیشتر آدمها یک سری از وسایل شخصی شوناخیلی دوست دارند و به بعضیهاش هم علاقه خاصی دارند و همه جا با خودشون میبرند. مامان مهسا هم یک عروسک پیشی داره که اسمش ملوسه و خیلی دوستش داره. تو هم ملوس را می شناسی و وقتی بهت میگم ملوس کجاست میری و از روی تخت مامان میاریش. مامانی همیشه موقع خواب دوست داره ملوس پیشش باشه و تو هم دوست داری پتو زرد کوچولوت پیشت باشه. یک پتوی بامزه که موقع سیسمونی خریدن مامانی خیلی دوستش داشت ولی هیچ وقت فکر نمیکرد که تو اینطوری عاشقش بشی. بیچاره اولش که نو بود این شکلی بود:

تو همیشه موقع خواب بغلش میکنی و می خوابی. و وقتهایی که خوابت میاد هم میری از لای نرده های تختت میکشیش بیرون و میاری میمالی به صورتت یعنی من لالا دارم ، یکی بیاد منو بخوابونه. حالا که هوا خیلی گرمه مامانی خیلی خواست که پتو را ازت بگیره و بجاش پارچه خنک تری بهت بده ولی راضی نشدی.من اسم پتوتو گذاشتم موشی. البته اجازه نداری از خونه بیاریش بیرون. حتی از تخت هم موشی بیرون نمیاد مگه وقتی تو خوابت بگیره. ٣-٤ ماهه که بودی چون موششو میخوردی و مامان نگرانت بود مجبور شدم چشمهای کوچولو و بینی شو در بیارم تا یکوقت نره توی گلوت. الان هم خیلی کهنه شده تازه چند قطره از آهنت هم روش ریخته و لک شده ولی مهم اینه که تو دوستش داری و من هر وقت می خوام بشورمش باید صبح بعد بیدار شدنت بشورم تاقبل از خواب بعد از ظهر خشک بشه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)