کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

برای کیان عزیزم

کیان و اسباب بازی

1393/3/1 12:27
نویسنده : مهسا
2,429 بازدید
اشتراک گذاری

پسری بابا مجید عاشق اینه که برای شما اسباب بازی بخره. با تمام مخالفتها و یکم راحتتر جیغ جیغ کردنهای من بازم به کارش ادامه میده. شاید فکر کنی من مامان بد جنسیم که نمیذارم بابایی برات اسباب بازی بخره ولی واقعا اینطور نیست مامان. دیگه اتاقت جا نداره و وقتی هر اسباب بازی تازگی و جذابیتش برای تو فقط چند روزه چرا باید اینهمه اسباب بازی بخریم؟  ولی چکار کنم که بابا مجید عاشق اون برق چشماته موقع خرید اسباب بازی. و شایدم شیرین زبونیت باعث میشه که حرف شما را بیشتر از من گوش بده.

اومدی خونه با یه تفنگ گنده میگم این چیه ؟ تعجب میگی توفنگ بوزورگ! میگم بابا چرا بازم اسباب بازی؟سوال

میگه رفتی بهش گفتی بابا میشه اینو برای من بخری؟ بابا هم گفته نه! گفتی من توفنگ بوزورگ ندارم. تفنگم بردم مهد شیکسته و خیاب شده. پشه میاد منو بخوره تفنگ بوزورگ ندارم که بکشمش. میخری برام؟ نتیجه اینهمه قصه گفتن و شیرین زبونی هم اینه:

 

 

 

من تسلیمم مامان!

اینم دو روز بعد!

میگم کیان چرا هواپیما خریدی؟ مگه نداشتی؟ میگی چرا دایم!

پس چرا خریدی؟

مال من کوچیکه! این بوزورگه. مال من ایکیه این دوتاست ببین!

من اصلا حرفی میتونم بزنم؟ تنها کاری که میتونم بکنم اینه که دیگه نذارم تو و بابا با همدیگه برید بیرون

پسندها (2)

نظرات (2)

ابجی سجا
2 تیر 93 12:14
اکنون اگر چه در قلبم نیستی،اما به حجم تمام سکوتی که در قلبم گذاشتی،دوستت دارم...!
مهدیس
8 تیر 93 10:42
چقدر اسباب بازی داری
مهسا
پاسخ
حسودی نکن خاله به تو ام میدم