کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

برای کیان عزیزم

خونه بابا بزرگ

1391/6/27 20:31
نویسنده : مهسا
403 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم چند روز پیش با مامان جون و خاله مهدیس رفتیم خونه بابا بزرگ مامان که شما میشی نتیجشون. اونا تو خونشون یک میز دارند که وسایل چایی و پذیرایی قدیمی را گذاشتند و نمیدونم چطوری بود که شما تا حالا این میز  را ندیده بودی و ایندفعه کشفش کردی و از اول تا اخری که اونجا بودیم پای میز ایستاده بودی و با همه چیز هم کار داشتی و این یعنی مامانی هم از اول تا آخر کنار میز وایساده بود:

اینا دیگه چیه؟

بزار آب بریزم تو سماور

شیرش یکم سخت باز میشه ها!

میشه این سینی را یزارم اینجا؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

طاهره مامان امیرعلی
27 شهریور 91 20:23
سلام.وبلاگتون مثل همیشه زیبا و قشنگه،تبریک میگم بهتون.امیرعلیه من تو جشنواره ی آتلیه سها شرکت کرده و به رای شما شدیدا احتیج داره.اگه به وبلاگش سر بزنین یه پست گذاشتم که آدرس جشنواره است اگر روش کلیک کنین مستقیم به سایت جشنواره میره.اسم پسملیه من امیرعلی مرادیان هست.بهش رای بدین و مارو خوشحال کنین.امیدوارم بتونم لطفتونو جبران کنم.
مریم(مامان کیمیا)
8 مهر 91 12:19
کیان قشنگم من هم مثل شما عاشق وسایل قدیمی و بوی خونه بابابزرگهام هستم....پسر نازنینم تا می تونی از لحظه لحظه بودن در کنار مامان بزرگها و بابابزرگت لذت ببر...شما و کیمیای من خیلی خوشبختین که مامان بزرگهایی به این مهربونی دارین....